امروز دل و دماغ درس نبود گفتم حالا که وقتش هست موسیقیای مورد علاقه ی این دو سه روزمو اینجا بذارم.
موسیقیا خوبن که یادم باشن.مثلا همیشه یادمه با آهنگ the war کیو چقد لب دریا رفتم و چقد احساسات پررنگی داشتم وقتی گوش میدادمش
یا مثلا یادم میاد که battle scars مال آخر شبام بود که تو تاریکی میشستم آروم آروم گوشش میکردم و خالی میشدم.
یا مثلا آهنگای پابلو که منو یاد کسی میندازه که امیدوارم به دوست داشتنش.
این سه تا ام اهنگایین که این روزا خیلی گوششون میدم آرومن.خب اولیش که آهنگیه که اسمش روی این وبلاگه ینی ماهی های شهری یا peces de ciudad این آهنگ منو یاد روزایی میندازه که توی شهر پرسه میزدم برای خودم و حتی دوباری ام زیر بارون.
دومیش cosmosعه از huh gak که درباره ی عشقه واضحا و یه جورایی یاد یه دیالوگی میندازتم که:"حالا میفهمم چرا سیگار میکشی تو تموم فریاداتو توی اون دودا بیرون میدادی افریادای منم مثل دود سیگار تو خفه ام میکنن" البته که تو بستر اون داستان قطعا جذابتره.
و سومی always be thereه که اومممم حس یه بغل گرم داره برام.حس آرامش حس اینکه هر طوفانی یه روز تموم میشه و یه نموره ای ام امید
پ.ن:اگه دوست داشتید بیاید بهم بگید براتون معنیشون کنم مخصوصا peces de ciudad چونکه شاید کل معنیش یکمی بنظرتون جذاب نیاد یه چیز مثل ترجمه ی شعرای حافظ اما از حق نگذریم واقعا هنره:))
پ.ن: یکمی توی ماهیت و هدف این وبلاگ دچار مشکلم ینی وبلاگای مشابهو که نگاه میکنم منظورم از مشابه وبلاگ هم دانشکاهیاس.حس میکنم کلی حس خوب دارن و یه فایده ای برای مخاطبشون دارن اما اینجا فقط مکان ناله کردنه انگار.و همش فک میکنم چرا نمیبرمش توی دفترم نمینویسم یا توی یه برنامه توی گوشیم حداقل ولی به نتیجه ای نمیرسم.اینطوری بگم شاید امید دارم تو یه روز منو از روی این متنا بشناسی.خلاصه که اگه میخونید شرمنده
درباره این سایت